نجوای ابا عبد الله با زمین کربلا

نجوای ابا عبد الله با زمین کربلا

اى زمین کربلا اینجا بود ماءواى من
کربلا بر روى تو عرش خدا بنهاده پا
کربلا اینجا دگر وادى جانبازان بود
کربلا وادى طور مصطفى اینجا بود
کربلا این سرزمین گلزار زهرا مى شود
از براى کشتن من شمر دون بى حیا
این سر نورانى بالاى نى منزل کند
هرکه چون آرام دل با نغمه هاى جان گداز

    مى شود اى کربلا اینجا فزون غم هاى من
    تا ببوسد خلق عالم خاک زیر پاى من
   
قاب قوسین عون و جعفر،اکبر او ادناى من
    غرق خون اینجا بیند خواهرم سیماى من
   
در کنار یکدیگر پرپر شود گلهاى من
    میزند با چکمه بر سینه سیناى من
   
مى چکد از نوک نى خون جگر از ناى من
    مى شود مدهوش اگر نوشد مى از میناى من

هدیه به خواننده گان وصال

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد