فداکاری مادر

از مادری پرسیدند: کدام فرزندت را بیشتر دوست داری : مادر گفت... بیمار آنها را تا وقتیکه خوب شود ُ  غایب آنرا تا وقتیکه باز گردد ُ کوچکترین را تا وقتیکه بزرگ شود ُ و همه آنها را تا وقتیکه بمیرم.  اگر چهار تکه نان خوشمزه باشد  وشما پنج نفر باشید کسی که اصلا از مزه نان خوشش نمی آید مادر است .  آری یک مادر از ده بچه مراقبت میکند اما گاهی اوقات ده بچه نمی توانند از یک مادر نگهداری کنندو هرجا دیدیم که خدا کارتو راه نمی اندازه بدونید رشوه میخواد خرجش فقط دعای مادر است. فرزند از مادرش پرسید : اگر بهشت حق توست  چرا زیر  پایت گذاشتند ُ  گفت بهشت را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم.حال ما در برابر این همه گذشت مادر چه مکنیم ُ  

غرورم امپراطور بزرگی است که فقط به پای مادرم سقوط میکند.امپراطور بزرگ برایم دعا کن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد