سفری که گذشت

در این سفر دلهای بیقرار زیاد بود؛ دلهایی که در تلاطم  پر از آشوب خود شیدایی میکردنند، شیدایی در برابر بهترین بندگان صالح خداوند، راز ونیاز هایی که دراوج تواضع و بی ریا و بدون هیج تکبر سفره های دل را با ارباب هایشان عاشقانه توام با اشک و زاری نجوا  میکردنند.آری مونس و همدمشان را در این سفر اربعین  براحتی پیدا میکردنند گویا احساسی داشتند که خداوند را خیلی راحتر از هر جا میتوانستند پیدا کنند .مسیر راه  اربعین ، مسیری جز تسبیح و ذکرنبود،مسیری جز دلداده گی و دستان خدا را دیدند نبود، مسیری که همش خیر بودو ثواب ، اشک بوده عاشقی ، دست بود  تک دست بود بی دست بود و پا بود تک پا بود و دو پا بودند و خیلی از مشکلات دیگر که عاشقانه طی طریق به سوی حریم کبریایی مینمودند.پاهای تاول زده  زن و مرد پیر و جوان حکایت از دل بیقرارشان  است که این پیام را داشت که ما ادامه دهنده را ه سرخ شهیدانیم وحسین سالار شهیدان است واین پایان راه نخواهد بود وراه سرخ شهادت تا ظهور دولت یار ادامه خواهد داشت و می مانیم تا انشالله کار زینبی را به پایان برده و این پرجم قیام حسینی را به دست صاحب اصلی اش برسانیم. 

لبخند یوسف(ع)

برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند یوسف لبخند زد .یهودا(یکی از برادران) پرسید چراخنده میکنی . اینجاکه جای خنده نیست . یوسف گفت:روزی در فکر بودم چگونه کسی میتواندبه من اظهار دشمنی کند با اینکه برادران نیرومندی دارم :اینک خداواند همین برادران را بر من مسلط کرد. تا بدانم که نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد.

اربعین حسینی

بی سبب نیست که در قلب همه جا داری        آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری            باز اربعین،باز هم عشق، باز هم ندای دل را گوش کردن  باز هم  به تماشای عشقاق نشستن  و آنرا دیدن، باز هم  پرچم های عشق در بهترین و پاکترین سرزمین خدا به اهتزاز در آمدند.پرچم آزادگی و عزت و سربلندی، مایه فخر شیعه است.، با زهم خلق حماسه سازان زنان و مردان جهان به تاسی از امام محبوبشان، اربعین تاریخ به یاد ماندنی شیعه است که به پاس آزاده خواهی سلاله رسول خدا،فرزند فاتح خیبر، ذریه پاک حضرت زهرا دست به دست به زمان ما رسیده است. آری امروز هیج جای این کره خاکی شور اینچنینی را آنهمم بیش از ۱۴۰۰ سال و اندی نمی توان دید. کدام سیاستمدار میتواند شخصیتی رانشان دهد  که آحاد مردم دیوانه وارعاشقش باشند وبرای عشقشان بهاء بپردازنند.امروز کربلا یعنی کل دنیا و حسین و اهلبیتش یعنی همه.خدایا همیشه ما را ریزه خوار حسین قرار بده.

علی فروشی نمی کنیم

ما در دنیای امروز که خوی وحشیگری در جهان امروز بواسطه خباثت و سلطه گری اربابان سلطه رو به ازدیاد است . دست از ولایت زمان خود نمیکشیم وگوش به فرمان علی زمان خویش هستیم و بخاطر یک لقمه نان بیشتر علی فروش نخواهیم شد.

حجاب





 

 

|

 
                        

پروردگارا 

             

داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم

                            

چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.

| یکشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۲ | | 11:44 | | Sajede |
چادر را جلو تر بردم
دو سه تاری از مویم بیرون بود!
پسری دید و لبخند زد و به تمسخر ، بلند صلوات فرستاد!
لبخند زدم....
خانمی کنارم بود....
تعجب کرد!!!!
مسخره ات کرد خانم .... !! بهش میخندی؟
خوشت میاد انگار نه؟؟
و باز هم لبخند!
خوشم نیاید؟
من را دید
چادر جلو کشیدنم را دید و زیبا ترین ذکر عالم را به زبان خواند
حتی به تمسخر!!!
امروز من خوشحالم!!!


 

 

 

|

 

ذشت آטּ زمآטּ کـہ نفت رآ طلاے سیآه میگفتنـב ...

امـروز طـلا تویــــے ...

سیـآه ، چـــآבرتــــ ...

 

 

 
الان که دارم این مطلبو مینویسم یه نیم ساعتی میشه که از بهشت زهرا اومدم

امروز وقتی اونجا اون قبرایی که اماده کرده بودن رو دیدم یه حسی داشتم

حس اینکه منم یه روز قراره دقیقا اونجا باشم ترسیدم واقعا ترسیدم

ماهایی که اینقدر تو گناهامون تو باتلاق اعمالمون و تو روزمرگی مون غرق شدیم 

خوب بعضی اوقات واسه خودمون واسه یاداوری کردن به خودمون یه سری به اینجور جاها بزنیم 

تا یادمون باشه که قراره کجا بریم سرانجاممون چیه یکم بیشتر حواسمون رو به اعمالمون جمع کنیم

حواسمون باشه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره ..........

حواسمون باشه.......

|

|

شلوار لــــــی را برایمان فرستادند،اول زیاد هم بــــد نبود،

بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا

پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد و دخترانه اش از پایین

چادر شــد مانتو های بلند،مانتو ها ذره ذره آب رفت،

حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوز

نامید،چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنــــــل شده،

یا آنقــــــدر نازک که

بودنش طعنه ایست به نبودنش

حالا که دیگر شلـــــوار جایش را به ساپـــورت داده،

روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته!

مانده ام فردا فرزندان این نســــــل هنوز هم

مـــــــــــــــــادر

را اسوه پاکی و

پــــــــــــــــــــدر

را مظهر مردانگی میدانند؟!!!

 

تو مے توانـے موهایت را بلـند کنـے و بریزے بیروלּ 

تا استادمآלּ، نگاهش بیشتر بـﮧ تو باشد

تو مے توانـے صدایت را نازک کنـے

تا استادماלּ، پاسخگوے سوال تو باشد

تـو مے توانـے بـا استادمآלּ بگویـے و بخندے 

تا در نمره هایت ارفاقـے صورت گیـرد

تـو مے توانـے حتـے عشوه بیایـے

تـا در دل استادمآלּ جاے بگیرے

ولـے مـלּ

در کـلاس مے نشینم و درس مے خوانمـ

آنقدر مـے خوانمـ

تا تنـہا بـﮧ عنواלּ یـک "دانشجوے موفق" در ذهـלּ استادمـآלּ بمــآنمـ

مـלּ حتـے

تمــآمـ" نمــره هاے بیستمـ" را بـﮧ تـو هدیـﮧ مـے دهــمـ

زیــرا اراده ے مـלּ

بـﮧ لطــف وجــود "تــو "ها ، راســخ مـے شود... 

ادامه مطلب ...